داد و البته سنگین. اون اوایل عادت داشتم هر بار دایرکتش
نمیدونستم حسش به من چیه. و این کار رو سخت تر میکرد. یکی افروش قرص چاق کننده تضمینی، خرید بهترین داروی چاق کننده، بهترین داروی چاقی، فروشگاه اینترنتی کپسول افزایش وزن فروشگاه اینترنتی کپسول قرص اشتها آور گیاهی، فروش کپسول افزایش وزن خرید پستی کپسول قرص اشتها آور گیاهی خرید کپسول افزایش وزن، خرید اینترنتی کپسول قرص اشتها آور گیاهی کپسول افزایش وزن ویژه خرید کپسول قرص اشتها آور گیاهی، کپسول قرص اشتها آور گیاهی تضمینی خرید اینترنتی کپسول افزایش وزن، کپسول چاقی بدون بازگشت - سفارش داروی چاقی کاملا گیاهی خرید انلاین قرص اشتها آور گیاهی، سفارش قرص اشتها آور گیاهی فروش قرص افزایش وزن و سوخت و ساز بدن و با بالا بردن جذب، مواد غذایی فروش مکمل چاقی - سفارش قرص بیشتر شدن اشتها،
ز افراد
متاهل خوابگاه میگفت بهش بگو چه حسی بهش داری و قصد داری بیشتر باهاش آشنا
شی ولی خب من فقط ترس وابستکی رو داشتم هم برای خودم و هم برای اون. شاید
به احتمال ۱ درصد قضیه ی ما جدی نمیشد.اون وقت چی؟!؟! کی پاسخگو بودش. برای
همین محتاط عمل میکردم. یادمه یه سری از بچه ها بعد ۱ هفته پیام دادن
بیرون هم رفته بودن ولی خب من هنوز بعد حدود ۱ سال پیام دادن همچین
درخواستی رو ازش نداشتم. شاید الان پیش حودش بگه که خصیصم یا هر چیز دیگع
ولی خب دلایل خودمو دارم.
آهسته آهسته پیش میرم.
برچسب: ،